اختلال شخصیت وابسته (DPD) یکی از شایع ترین اختلالات شخصیتی است که تشخیص داده می شود. ناتوانی در تنها ماندن و اتکای بیش از حد به دیگران برای راحتی و حمایت است. که باعث احساس درماندگی، تسلیم شدن، نیاز به مراقبت و اطمینان دائمی و ناتوانی در تصمیم گیری های روزمره بدون توصیه و اطمینان بیش از حد از سوی دیگران می شود. افراد منفعلی هستندکه به دیگران اجازه می دهند زندگی خود را هدایت کنند زیرا خودشان قادر به انجام این کار نیستند. افراد دیگری مانند همسر یا والدین همه تصمیمات مهم زندگی را می گیرند، از جمله اینکه کجا زندگی کنند و چه نوع شغلی باید به دست بیاورند. این بیماران از جدایی می ترسند و تمایل دارند که تصمیم نگیرند و قادر به ابتکار عمل نیستند. آنها اغلب درگیر این فکر هستند که به حال خود رها می شوند و می خواهند دیگران مسئولیت تمام تصمیم گیری های اصلی را بر عهده بگیرند. آنها در بیان مخالفت مشکل دارند زیرا از رها شدن می ترسند.
این اختلال شخصیت به طور مساوی در مردان و زنان رخ می دهد و معمولاً در بزرگسالی یا بعداً با شکل گیری روابط مهم بزرگسالان آشکار می شود.
چه چیزی باعث اختلال شخصیت وابسته می شود؟
اگرچه علت دقیق اختلال شخصیت وابسته مشخص نیست، اما به احتمال زیاد ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، رشدی، خلقی و روانی را شامل می شود. برخی از محققان بر این باورند که سبک فرزند پروری مستبدانه یا بیش از حد محافظت می تواند منجر به ایجاد ویژگی های شخصیتی وابسته در افرادی شود که مستعد ابتلا به این اختلال هستند.
چگونه اختلال شخصیت وابسته(DPD) تشخیص داده می شود؟
تشخیص DPD باید از اختلال شخصیت مرزی متمایز شود، زیرا این دو علائم مشترک دارند اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت مرزی معمولاً با ترس از رها شدن مشخص می شوند. با این حال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تمایل دارند به رها شدن با احساس پوچی عاطفی، خشم و مطالبات واکنش نشان دهند. افراد مبتلا به DPD معمولاً با مماشات و تسلیم فزاینده واکنش نشان می دهند و فوراً به دنبال روابط جایگزین برای ارائه مراقبت و حمایت هستند.
اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت نمایشی (هیستریونیک) اغلب با نیاز شدید به اطمینان و تایید مشخص می شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک ممکن است بیش از حد با چندین نفر معاشقه کنند تا توجه مورد نیاز خود را جلب کنند. در عین حال، مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته معمولاً بر روی چند مراقب تمرکز می کنند که با آنها رفتاری آرام و مطیع دارند.
اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت اجتنابی با احساس بی کفایتی، حساسیت مفرط به انتقاد و نیاز به اطمینان مشخص می شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی تمایل دارند تا زمانی که مطمئن شوند پذیرفته خواهند شد از روابط اجتناب می کنند و از آن کناره گیری می کنند. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته معمولاً الگویی از جستجو و حفظ ارتباط با دیگران دارند که از نظر آنها مهم است.
معیارهای تشخیص اختلال شخصیت وابسته:
برای تشخیص PDP، فرد باید پنج (یا بیشتر) از معیارهای زیر را ارائه دهد:
- دشواری در تصمیم گیری های روزمره بدون دخالت بیش از حد و اطمینان از جانب دیگران (معمولاً یک مراقب یا یکی از عزیزان): این تصمیمات می تواند هر چیزی باشد، از اینکه چه بخوریم و چه بپوشیم تا چه زمانی بخوابیم.این به این دلیل اتفاق نمی افتد که آنها از نظر جسمی یا ذهنی ناتوان هستند، بلکه به این دلیل است که اغلب معتقدند که نمی توانند به درستی از خود مراقبت کنند.
- فرد به شدت نیاز دارد که دیگران مسئولیت مسائل مهم زندگی خود را بر عهده بگیرند: مثالها شامل بزرگسالی است که به والدین، شریک زندگی یا دوستانش بستگی دارد تا محل زندگی خود را انتخاب کنند
- مشکل عدم توافق با مردم به دلیل ترس بی اساس از از دست دادن قدردانی یا تایید: برخی از افراد مبتلا به DPD ممکن است، از ترس اینکه مراقبانشان ممکن است آنها را ترک کنند، اغلب با خواسته های آنها موافقت می کنند یا با آنها عمل می کنند، حتی اگر این خواسته مضر یا نامطلوب باشد.
- آنها به دلیل عدم کفایت درک شده در قضاوت و توانایی در ایجاد یا شروع چیزی به تنهایی مشکل دارند: افراد مبتلا به DPD ممکن است برای شروع یا حفظ یک کار یا پروژه به تنهایی مشکل داشته باشند. آنها ممکن است فکر کنند که به اندازه کافی خوب یا باهوش نیستند، بنابراین منتظر می مانند تا دیگران پروژه ها را آغاز کنند.
- فرد تلاش بیش از حدی برای به دست آوردن مراقبت و قدردانی از افراد دیگر نشان می دهد که اغلب به ضرر آنهاست: افراد مبتلا به DPD گاهی اوقات تمام تلاش خود را می کنند تا از اطرافیان خود مراقبت کنند. آنها ممکن است با انجام کارهای ناخوشایند موافقت کنند یا رفتارهای توهین آمیز را برای دریافت آن مراقبت تحمل کنند.
- احساس درماندگی یا ناراحتی در هنگام تنها ماندن: افراد مبتلا به DPD ممکن است زمانی که تنها می مانند، احساس درماندگی زیادی کنند، با ترس شدید از اینکه ممکن است نتوانند از خود مراقبت کنند.
چگونه DPD درمان می شود؟
مانند بسیاری از اختلالات شخصیت، افراد مبتلا به DPD معمولاً به دنبال درمان خود این اختلال نیستند. در عوض، زمانی که مشکلی در زندگیشان – که اغلب ناشی از تفکر یا رفتار مرتبط با اختلال است – ممکن است به دنبال درمان باشند و دیگر قادر به مقابله نباشند. افراد مبتلا به DPD مستعد ابتلا به افسردگی یا اضطراب هستند، علائمی که ممکن است فرد را وادار به درخواست کمک کند. روان درمانی (نوعی مشاوره) روش اصلی درمان DPD است.
هدف درمان این است که به فرد مبتلا به DPD کمک کند تا فعال تر و مستقل تر شود و یاد بگیرد که روابط سالم ایجاد کند. درمان کوتاه مدت با اهداف خاص زمانی ترجیح داده می شود که تمرکز بر مدیریت رفتارهایی باشد که با عملکرد تداخل دارند. اغلب برای درمانگر و بیمار مفید است که با هم به نقش درمانگر توجه کنند تا راههایی را که بیمار ممکن است همان نوع اتکای منفعلانه را در رابطه درمانی ایجاد کند که خارج از درمان اتفاق می افتد، تشخیص داده و به آنها رسیدگی کند.
راهبردهای خاص ممکن است شامل آموزش قاطعیت برای کمک به فرد مبتلا به DPD باشد تا اعتماد به نفس و درمان شناختی-رفتاری (CBT) ایجاد کند تا به فرد کمک کند نگرش ها و دیدگاه های جدیدی را در مورد خود نسبت به افراد و تجربیات دیگر ایجاد کند. تغییر معنادارتر در ساختار شخصیتی معمولاً از طریق روان درمانی روانکاوانه یا روان پویشی طولانی مدت دنبال می شود، جایی که تجربیات رشد اولیه مورد بررسی قرار می گیرند زیرا ممکن است شکل گیری مکانیسم های دفاعی، سبک های مقابله ای، و الگوهای دلبستگی و صمیمیت را در روابط نزدیک شکل دهند. دارو ممکن است برای درمان افراد مبتلا به DPD که از مشکلات مرتبط مانند افسردگی یا اضطراب نیز رنج می برند استفاده شود. با این حال، درمان دارویی به خودی خود معمولاً مشکلات اصلی ناشی از اختلالات شخصیت را درمان نمی کند. علاوه بر این، داروها باید به دقت کنترل شوند، زیرا افراد مبتلا به DPD به آنها وابسته می شوند یا از برخی داروهای تجویزی سوء استفاده می کنند
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.