رابطه عاطفی و رابطه امن از دیدگاه دکتر محمد ابراهیم مداحی، بنیانگذار نظام روانشناسی و رئیس خانه روانشناسان و مشاوران حرف یاورانه کشور، در این پرسش و پاسخها به طور کامل به سوالات مخاطبین در مورد روابط پرداخته شده است.
رابطه عاطفی چیست؟
تعبیر از رابطه امن در روابط مختلف مانند رابطه زوجین، رابطه مادر و فرزند یا والد و فرزند چیست؟
رابطه مثل یک رقص دو نفره است که باید با هم هماهنگ باشند. رابطه مثل بازی تنیس است؛ یعنی اگر دو نفر در این بازی شرکت کنند و توپی را رد و بدل کنند، اگر این دو نفر با هم هماهنگی نداشته باشند، بازی لذتبخش نخواهد بود. همچنین، اگر یک رقص دو نفره هماهنگ نباشد، نه تنها لذتی نخواهد داشت، بلکه خیلی وقتها ناخوشایند نیز خواهد بود. رابطه هم از همین قانون تبعیت میکند. اولین شرط در رابطه این است که یک هارمونی و یک هماهنگی وجود داشته باشد تا بتوانیم بگوییم رابطهای سالم و امن داریم.
منظور از هماهنگی در یک رابطه عاطفی چیست؟
هماهنگی به این معناست که وقتی دو نفر میخواهند با هم رابطه عاطفی یا ارتباط عاطفی داشته باشند، نباید مبنای روانی و تربیتیشان شامل یک سری خلاها، عقدهها و طرحوارهها باشد. که در ادامه بیشتر در این مورد توضیح میدهیم.
اولین نکته این است که افرادی که میخواهند با هم رابطه داشته باشند، باید نردبان ارزشیشان با هم هماهنگ باشد. خیلی وقتها افراد به دلیل دیدگاههای مختلف ارزشی شخصی نمیتوانند با هم تعامل کنند و همیشه با هم به چالش بر میخورند. بنابراین، هماهنگی بین این نردبان ارزشی بسیار مهم است.
دومین نکته این است که خروجی رابطه را چگونه تعریف میکنیم. رابطه باید شاد و پایدار باشد. هر کدام از این دو ویژگی که نباشد، رابطه دیگر مفید نخواهد بود. حتی یک رابطه پایدار که در آن شادی نباشد، بیفایده است.
برای داشتن یک رابطه شاد و پایدار، چه معیارهایی را باید در نظر بگیریم؟
اولین ویژگی: برای داشتن یک رابطه شاد و پایدار، باید آگاهی (mindfulness) داشته باشیم. یعنی اینکه باید از درد و دغدغههای طرف مقابل آگاه باشیم. اگر فکر کنیم که طرف مقابل درد و دغدغههای ما را نمیفهمد، قطعاً رابطه پایدار و شادی نخواهیم داشت. درک عمیق متقابل باید به اندازهای باشد که قبل از اینکه دغدغهتان را بیان کنید، او آن را بفهمد و بیان کند. این فاکتور اولیه یک رابطه است.
دومین ویژگی: پذیرش تفاوتها (Florence) است. یعنی اینکه باید باور کنیم که دو درک متفاوت از یک تجربه منفی میتواند وجود داشته باشد. مثلاً اگر کسی کاری انجام دهد که باعث ناراحتی شود، درک شما از آن حادثه و درک فرد دیگر از آن کاملاً متفاوت است. اکثر افراد اشتباه میکنند و فکر میکنند همان درکی که خودشان از یک رفتار ناخوشایند دارند، طرف مقابل نیز همان درک را دارد. بنابراین، باید باور کنیم که دو برداشت متفاوت حتی از یک تجربه تلخ وجود دارد.
سومین ویژگی: این است که به نیازهای طرف مقابل توجه کنیم و قبل از اینکه او نیازش را بیان کند، ما به آن پاسخ دهیم. این توجه و پیشبینی نیازها تاثیر زیادی در عمق رابطه دارد و باعث زیبایی هماهنگی و رقص زندگی میشود. این امر در هر نوع رابطهای از جمله بین زن و شوهر یا دو همکار صادق است و تفاوتی ندارد. پاسخ گویی قبل از ابراز نیاز چیست؟ یعنی توجه کردن به نیازهای طرف مقابل. قبل از اینکه من نیازم را بگویم، شما آن را بفهمید. این موضوع تأثیر عمیقی دارد.
چهارمین ویژگی: گوش دادن غیر تدافعی است. در یک رابطه، گاهی توجهی به صحبتهای طرف مقابل نداریم یا اگر هم گوش میدهیم، حالت تدافعی داریم، انگار که طرف مقابل میخواهد ما را محاکمه کند. باید به آرامی، با حوصله و بدون حالت تدافعی به صحبتهای هم گوش دهیم. حتی اگر آن صحبتها برای ما ناخوشایند باشند، این نوع گوش دادن مؤثر در رابطه است.
ویژگی پنجم: همدلی است. شاعر میگوید همدلی از همزبانی بهتر است. گاهی وقتها ما همزمانیم اما همدل نیستیم. گاهی وقتها شباهتهای زیادی با هم داریم اما همدل نیستیم. این همدلی میتواند به ما کمک کند.
این پنج ویژگی میتواند به ایجاد یک رابطه شاد و پایدار کمک کند.
در نتیجه…
نتیجهگیری این است که اگر رابطه ما پایدار باشد و شاد نباشد، قطعاً این رابطه مطلوبی نیست. و اگر رابطه ما شاد باشد و پایدار نباشد، آن هم یک رابطه مقطعی است که باید به فراموشی سپرده شود. برای حفظ یک رابطه، باید این پنج ویژگی ستونهای اصلی آن رابطه عاشقانه یا ارتباط دوستانه باشند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.